توی یه خونهی آتیشگرفته زندگی میکنیم! آتیشنشونیای نیست که بهش زنگ بزنیم، هیچ راه در رویی نیست بهجز پنجرهی طبقهی بالا، که وقتی آتیش تموم خونه رو تو خودش در هم میکِشه و میسوزونه، فقط میتونیم ازش بیرون رو نگاه کنیم.
قطار شیر دیگر اینجا نمیایستد،
تنسی ویلیامز
...